توافقنامه توافق

بوسیله 22 خرداد 1397استارتاپ

پیش‌­نوشت: در انتهای قسمت دوم از سلسله مطالب عمیق‌­سازی مفاهیم کتاب نوپای ناب، اشاره کرده بودیم که برای اطمینان از وجود یک چشم‌­انداز مشترک بین اعضای تیم بنیانگذاری، بهتر است که سندی بین آن­ها به نام توافقنامه توافق ایجاد شود. آنچه قبل از شکل­‌گیری توافقنامه توافق مهم است شناسایی ترکیب مهارتی درستی است که باید در تیم موجود باشد. بنابراین در این مطلب ابتدا به این موضوع می‌­پردازیم که چه طور به ترکیب درستی برای اعضای تیم بنیانگذار برسیم و سپس با ارائه یک نمونه از این توافقنامه روشن می­‌سازیم که در بحث بین اعضا باید درباره چه موضوعاتی توافق صورت گیرد.

مطلب اصلی:

چه طور به ترکیب درستی از تیم بنیانگذار برسیم؟ 

دیوید رز کارآفرین و سرمایه­‌گذار سریالی مشهور در کتاب «چک­‌لیست استارتاپ؛ ۲۵ گام برای رسیدن به کسب و کار مقیاس‌­پذیر و سریع رشد» چهارمین گام از مسیر یک استارتاپ را ایجاد یک تیم رویایی می‌­داند. تشکیل این تیم زمانی صورت می‌­گیرد که شما حداقل مدلی برای کسب­‌وکارتان در ذهن دارید (چشم­‌انداز و مقصد تقریبا مشخص است)، اتفاقات سرنوشت­‌سازی که می‌­توانند جهت کسب­‌وکار شما را تغییر دهد شناسایی کرده‌­اید (راهبردهای احتمالی را در نظر دارید)، و از وضعیت رقبای مستقیم و غیرمستقیم خود مطلع‌­اید (کم و بیش ویژگی‌­های الزامی و انتخابی محصول را شناخته‌­اید) و حال نوبت آن است که با اعضای تیم خود درباره این سه محور کلی به توافق برسید و محدوده وظایفی که هر یک از اعضا باید به عهده گیرند تا در کسب‌­وکاری با این ویژگی‌­ها به موفقیت برسید.

معمولا هنگامی که از تقسیم وظایف صحبت می­‌شود، کارآفرینان جوان به سنت معمول حرفه‌ای‌های کسب‌­وکار، افراد را به دسته­‌های کلی آدم فروش و آدم فنی کار و … تقسیم می‌­کنند و بر این اساس وظایف را مشخص می‌­کنند. اما نکته مهمی که رز متذکر می‌­شود این است که این شکل تقسیم نقش‌­ها به کار استارتاپ‌های امروزی نمی‌­آید. او معتقد است که برای موفقیت استارتاپ­، توانایی شکل دادن یک «مفهوم» نقشی اساسی دارد، که خود شامل دو عنصر مهم است: داشتن مهارت­‌های اجرایی و دارا بودن روحیه کارآفرینی. بین این دو عنصر، دارا بودن روحیه کارآفرینی وزن بالاتری دارد. مهارت­‌های اجرایی طیف وسیعی از فروش، کدنویسی، معماری اطلاعات، توسعه کسب­‌وکار، طراحی، مدیریت ارشد مالی، مدیریت ارشد فناوری، و … را در بر می­‌گیرد که هر یک قیمت­‌های متفاوتی دارند و می­‌توان هر یک از این مهارت‌­ها را در تیم داشت یا خدمات آن‌­ها را خریداری کرد. اما روحیه کارآفرینی آن چیزی است که وجودش باعث می­‌شود فرد بتواند همه این مهارت‌­ها را در کنار هم قرار بدهد و وقتی که فرصت برد مهیا است حداکثر استفاده را از موقعیت بکند.

دیوید رز می­‌گوید:

«کارآفرینی هسته شروع به کار یک شرکت است، چه آن شرکت فناور باشد چه نباشد. این مهارت یکی از آن مهارت­‌های اجرایی نیست بلکه ترکیبی از چشم‌­انداز، شوق، رهبری، تعهد، مهارت­‌های ارتباطی، کمی جنون، توانایی در تامین مالی، و مهم­‌تر از همه تمایل به ریسک­‌پذیری است که همه بخش‌­های قبلی را گرد هم جمع می­‌کند و از آن‌ها شرکتی می­‌سازد که نقشی ارزش‌­آفرین در اقتصاد بازی خواهد کرد. این وظیفه عملیاتی، کمیاب­‌ترین بخش است».

مثال­‌هایی از ترکیب مهارت­‌های اجرایی با روحیه کارآفرینی وجود دارد که نشان می­‌دهد یک نفر هم می­‌تواند هر یک از مهارت­‌های اجرایی ذکرشده در بالا را داشته باشد و هم کارآفرین باشد. مثل بیل گیتس که هم توان فنی و هم روحیه کارآفرینی داشت یا استیو جابز که هم در طراحی تعاملی استاد بود و هم روحیه کارآفرینی بالایی داشت. همچنین ممکن است که فردی فقط در یک مهارت اجرایی قوی باشد.

برای توافق شفاف درباره آینده تیم و کاری که مشغول انجام آن هستید باید بتوانید به این سوال پاسخ دهید که در تیم فعلی کدام مهارت‌­ها را دارید و کدام را ندارید؟ آیا در اعضای تیم شما کارآفرین وجود دارد؟ آیا کسب‌­وکار شما نیازمند یک مدیر ارشد فناوری ماهر است و این فرد اکنون در تیم وجود دارد؟ و … . به عقیده رز، پاسخ درست به این سوال­‌ها و همچنین پاسخ درست به این سوال بنیادی که آیا شمای صاحب ایده دارای روحیه کارآفرینی هستید یا خیر باعث می‌شود که بفهمید برای بنیانگذاری درست کسب‌­وکارتان واقعا به دنبال چه هم‌­تیمی‌­هایی می­‌گردید. «پاسخ نادرست به این سوال در بهترین حالت، منجر به ساختاردهی مجدد و شروع دوباره از صفر خواهد شد و در بدترین حالت شرکت را با شکست غیرقابل­‌جبران مواجه می­‌کند».

بنابراین توصیه رز را به یاد داشته باشید و هنگامی که با هم‌­بنیانگذاران کسب‌­وکار خود مشغول مباحثه درباره چشم‌­انداز و تقسیم وظایف هستید به جای تقسیم‌بندی افراد به فنی و غیرفنی، به توان آ‌‌‌‌ن­‌ها در مهارت اجرایی و کارآفرینی هم توجه کنید. آیا در این مرحله باید به دنبال هم­‌تیمی جدیدی بگردید؟ آیا باید برنامه‌­ای برای یادگیری مهارت اجرایی خاصی داشته باشید؟ و …

چه طور بر اساس درک شفاف انتظارات همه اعضای تیم، به توافقی مناسب دست یابیم؟

بعد از مشخص شدن ترکیب تیم، نوبت به بحث شفاف بین اعضا در مورد انتظاراتی است که از یکدیگر دارند که به احتمال زیاد کار راحتی نخواهد بود. سختی این کار بیشتر به دلیل چالش‌هایی است که از نظر شخصی و احساسی ممکن است بین شما و هم­‌تیمی­‌هایتان به وجود بیاید. در واقع، بیشترین فایده شکل­‌دهی به یک توافقنامه توافق این است که مدیریت این‌گونه چالش‌­ها را برای شما ساده کند. بنابراین سعی کنید از تمام ابزارهایی که می­‌شناسید استفاده کنید تا همه اعضا تا آنجا که امکان دارد در مورد انتظاری که از این کسب­‌وکار در حال ایجاد می‌توانند داشته باشند و درباره انتظارشان از یکدیگر شفاف باشند.

توافقنامه توافق سندی است موقت که در حقیقت شما را یک گام از توافق­‌های صرفا شفاهی به سوی توافق برای کسب سهام قانونی به جلو می‌­برد. با اینکه این توافقنامه بار قانونی تقسیم سهام ندارد، منطقی است که قبل از تنظیم اسناد قانونی تقسیم سهم، مدتی با توافقی­ مکتوب بر سر نقش کاری و سهم زمانی و مالی هر یک از اعضای تیم کار را پیش ببرید. به این ترتیب، زمانی که چند ماه بعد به این نتیجه رسیدید که می­‌توانید شرکتی تاسیس کنید که دوام بیاورد و رشد کند و نوبت به تقسیم سهام رسید، امکان انجام قضاوت عادلانه­‌تری درباره نحوه تقسیم سهام دارید.

اما اصلا درباره چه موضوعاتی انتظارات باید شفاف شود؟ سرفصل­‌های آنچه شما درباره آن­‌ها نیاز به بحث و شفافیت دارید عبارتند از:

  • چه نوع کسب­‌و­کاری را داریم راه می­‌اندازیم؟ مدل سودآوری ما چیست؟ انتظار داریم چه نوع رشدی را تجربه کنیم؟
  • هر کدام از اعضای تیم بنیانگذاری در ساخت این کسب­‌و­کار چه نقشی ایفا می­‌کنند؟
  • انتظار می­‌رود هر عضو تیم چه قدر زمان صرف کمک کند؟ آیا یک تعهد کاری تمام‌وقت برای همه اعضای تیم وجود دارد؟
  • هر یک از اعضای تیم چه منابع دیگری در اختیار خواهد گذاشت؟ مهارت و استعداد خاصی؟ مالکیت بخش خاصی از دارایی فکری (مثل طراحی محصول، کد نرم‌­افزاری، اسناد مکتوب، گواهی ثبت اختراع، کپی­‌رایت، نشان­‌های تجاری، و از این دست)؟ ارتباطات شخصی و شبکه‌­سازی با افراد؟ دارایی فیزیکی؟ منابع مالی؟
  • چه کسی تصمیم­‌گیری نهایی را انجام بدهد بهتر است؟ به عبارت دیگر، کدام عضو تیم بنیانگذاری مدیرعامل کارآفرین خواهد بود؟
  • هر عضو تیم بنیانگذاران، چه اهداف شخصی از وارد شدن به این کسب­‌و­کار دارد؟ آیا این اهداف شخصی با اهداف رشد این کسب­‌وکار همسو است؟ هر عضو چه تخمینی از مدت زمان باقی ماندن در این کسب­‌وکار دارد؟
  • فعلا چه تصوری از چگونگی تقسیم پاداش بین اعضای تیم بنیانگذار داریم؟ همین الان برای نحوه تقسیم سهم چه برنامه‌­ای داریم که هم عادلانه باشد و هم انگیزه همه اعضای تیم حفظ شود؟ آیا همه تیم هم‌­بنیانگذار قابلیت بازخرید سهم دارند؟

در نظر داشته باشید که درباره تمام سوالاتی که پاسخ ­آن­ها تعهد زمانی و کاری و مالی یا پاداش‌­های اعضا را مشخص می­‌سازد خوب فکر و جوانب امر را بررسی کنید. نقش و تعهد و پاداش اعضا می­‌تواند متفاوت باشد و خوب هم هست اما مطمئن شوید که این تفاوت­‌ها برای همه اعضای تیم مشخص است و آن را پذیرفته‌­اند. درانجام این بحث یک گفتگو را پیش ببرید نه یک خطابه را و به یاد داشته باشید که منعطف بودن در حصول توافق نقشی اساسی دارد. مهم است که بنیانگذاران یک استارتاپ در مورد آنچه دقیقا تمایل دارند به آن دست یابند (چه از نظر شخصی و چه از نظر هدف کسب‌­وکار)، با هم صادق باشند اما انعطاف لازم را برای رسیدن به توافق نهایی از یاد نبرید.

نمونه‌­ای از یک توافقنامه توافق در پیوست‌­های کتاب چک‌لیست استارتاپ آمده است که فرم ساده‌­ای از ضروریات مورد بحث را نشان می­‌دهد. این توافقنامه که توسط مک­‌کورمیک و اوبراین نوشته شده است، Founder Accord نام دارد. پیشنهاد می‌­کنیم در یک جلسه دوستانه با هم‌­تیمی‌­های خود این فرم را برای کسب‌وکار خود پر کنید.

دانلود فرم توافقنامه توافق

در مطالب بعدی وبلاگ لین، درباره تقسیم سهام به شکل قانونی بیشتر بحث می­‌کنیم.

 

Icon made by Freepik from www.flaticon.com

پیوستن به بحث و گفتگو یک نظر

نظرتان را بگویید