وقتی از نوپای ناب حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم؟

بوسیله 29 فروردین 1397استارتاپ

در میان محتواهای منتشره به زبان فارسی در حوزه استارتاپ، به نظر می‌رسد که کتاب نوپای ناب اریک ریز بیش از سایرین خوانده شده است و برای علاقه‌مندان ورود به کارهای استارتاپی به نوعی کتاب پایه محسوب می‌شود. همچنین مفاهیم و اصطلاحات آن نقل گفتگوهای جامعه استارتاپی است. با این حال، گاه از جانب اعضای جوان­‌تر این جامعه که اتفاقا این کتاب را هم مطالعه کرده‌­اند، اظهارنظرهایی می‌­شنویم که نشان می­‌دهد آن­طور که باید و شاید در درک این مفاهیم عمیق نشده‌­اند. البته با توجه به اینکه این اعضای جوان بعد از درگیر شدن در فرایند اجرایی کردن ایده­‌ها با این کتاب آشنا می­‌شوند، می­‌توان علت اصلی این آشنایی نه­‌چندان عمیق را ترکیبی از حجم و سرعت زیاد کار استارتاپی و زمان اندک برای  مطالعه مبانی کار دانست.

به همین دلیل برای کمک به این اعضای پویای جامعه استارتاپی در وبلاگ لین قصد داریم که قسمت­‌های مهمی از کتاب نوپای ناب که شاید کمتر به آن توجه شده را با هم مرور کنیم به این امید که درک کامل مفهوم این بخش‌­ها بتواند از انجام بسیاری از اشتباهات مهلک در استارتاپ‌ها پیشگیری کند. در گام اول از این سلسله مطالب، کارمان را با بازخوانی نکات کمترخوانده شده در تعریف رویکرد نوپای ناب شروع می­‌کنیم.

اگر مجبور باشیم همه تفکر ناب را تنها در یک عبارت خلاصه کنیم، به نظر می­‌رسد که آن عبارت این باشد: حذف اتلاف، از هر نوع. همان­طور که اریک ریز در کتاب نوپای ناب، ترجمه احمدپور و خوراسگانی، صفحه ۱۶۴ می­‌گوید، «اولین سوال اساسی هر تبدیل نابی این است که: کدام فعالیت­‌ها ارزش خلق می­‌کنند و کدام‌ یک اتلافند؟ زمانی که تفاوت را متوجه شدید می­‌توانید از تکنیک‌های ناب برای حذف اتلاف و افزایش کارایی فعالیت­‌های ارزش‌­زا استفاده کنید».

فلسفه تولید ناب اولین بار در سیستم تولید شرکت تویوتا پایه‌­گذاری شد. دو اصل کلی که در تفکر ناب مطرح می‌شوند، «کار در دسته‌های کوچک» و «رفتار کششی در مقابل تقاضای بازار» هستند. اولین اصل بر کار متمرکز و سریع روی تعداد اندکی محصول تاکید دارد. عمده مزیت دسته­‌های کوچک این است که به تولیدکننده اجازه می­‌دهد محصولات متنوعی را بسازد و بر روی هر کدام که پاسخ بهتری از بازار گرفت تمرکز کند. حتی پس از مشخص شدن محصول جذا­ب‌­تر برای بازار، می‌­توان چندین مدل متفاوت از همان محصول باز هم در دسته‌­های کوچک طراحی کرد و به آزمون این پرداخت که کدام مدل با کدام ویژگی­‌ها بیشتر مورد اقبال بازار قرار می­‌گیرد و به این روش محصولات بهره­‌ورتری خواهیم داشت. رعایت همین اصل باعث شد که تویوتا بتواند ماشین­‌های متنوعی تولید و با سیستم تولید انبوه سایر خودروسازان رقابت کند. در دومین اصل تاکید بر این است که به جای تلاش برای اجتناب از اتمام موجودی که هم ذخیره­‌ی آن هزینه­‌بر است و هم ریسک تولید بیش از تقاضای بازار را به همراه دارد، تولید به‌نحوی انجام شود که عملیات پاسخگویی به تقاضای کاربر درست به موقع بر اساس نیاز واقعی کاربر انجام شود. در این صورت، می­‌توان به جای تکیه بر پیش‌­بینی­‌هایی که معلوم نیست تا چه اندازه درست از آب در بیایند بر اساس یادگیری حقیقی ناشی از درک رفتار بازار به تولید پرداخت.

اریک ریز برای توسعه رویکرد ناب در توسعه استارتاپ­‌ها چندین رویکرد مدیریتی و توسعه محصول را به هم آمیخته است. یکی از این رویکردها که شاید منبع اصلی الهام او برای توسعه روش نوپای ناب بوده است، سیستم تولید ناب تویوتا است. وی به طور مشخص دو اصل توضیح‌داده‌شده در پاراگراف قبل را به این شکل در رویکرد خود مورد استفاده قرار می­‌دهد:

۱) دسته‌­های کوچک: در کسب و کار نوپا، سوال این نیست که «آیا می‌توان این محصول را ساخت؟» بلکه سوال این است که «آیا باید این محصول را ساخت؟»، «آیا با این مجموعه محصولات و خدمات، شکل­‌گیری یک کسب و کار پایدار ممکن است؟». وقتی چنین هدفی داریم، مهم­ترین سوالات که باید زودتر پاسخ داده شوند این ­ها هستند: مشتریان به راستی چه محصولی­ می­‌خواهند؟ کسب و کار ما چگونه رشد خواهد کرد؟ مشتریان ما چه کسانی هستند؟ ما باید به کدام مشتری گوش کنیم و کدام یک را نادیده بگیریم؟ برای پاسخ به این سوال­‌ها باید اجزای برنامه کسب و کار را بشناسیم. برای شناخت این اجزا باید برای هر جزء آزمایش طراحی کنیم. برای انجام این آزمایش­‌ها لازم است که هم‌زمان چند فرد با حوزه‌­های تخصص مختلف در بازه­‌های زمانی کوتاه روی نسخه­‌های مختلف محصول کار کنند و در گام­‌های کوچک تغییرات کوچکی اعمال کنند که بازخورد مشتریان را درباره آن به طور مستمر دریافت می‌­کنند و یادگیری‌­های علمی هم کمّی (درصد استفاده) و هم کیفی (چگونگی استفاده) برای هدایت کسب و کار به دست می­‌آورند.

کمترخوانده‌شده ۱: نکته مهمی که کار در دسته­ های کوچک را تکمیل می­‌کند، کنترل مستمر عیوب در این فرایند است. همان‌­طور که تغییرات باید کوچک و مستمر باشند، عیوب این تغییرات باید به سرعت شناسایی و قبل از اعمال هر تغییر دیگری رفع شوند. تنها پس از کشف ریشه مشکل می­‌توان تغییر کوچک بعدی را اعمال کرد.

کمترخوانده‌شده ۲:  اریک ریز نکته ظریفی را در بازخورد گرفتن از مشتریان مطرح می­‌کند که توجه به آن برای موفقیت کسب و کار نوپا بسیار حائز اهمیت است. او می­‌گوید: ما از پذیرندگان اولیه محصول بازخورد می­‌خواستیم اما توصیه‌­های آن‌ها را الزاما عملی نمی‌­کردیم. ما ورودی آن­ها را فقط به عنوان یک منبع اطلاعاتی در مورد محصول و چشم انداز کلی در نظر می­‌گرفتیم. رویاهای مشتریان را برآورده نمی­‌کردیم، بلکه بر روی آن­ ها آزمایش انجام می­‌دادیم.

۲) رفتار کششی در مقابل تقاضای بازار: تاکید اریک ریز در کتاب نوپای ناب بر طی کردن چرخه ساختن- اندازه‌گیری- یادگیری است. تقریبا تمام کسانی که نامی از نوپای ناب شنیده‌اند بلافاصله با این چرخه آشنا می‌­شوند و آن را ملکه ذهن خود می­‌سازند. اما برخی به این توجه نمی­‌کنند که این چرخه معمولا برعکس طی می‌­شود یعنی در حقیقت چرخه­‌ای برای یادگیری- اندازه­‌گیری- ساختن است. به همین دلیل است که اریک ریز می­‌گوید برای طراحی آزمایش‌­هایی که می‌­خواهیم در دسته‌­های کوچک انجام دهیم از سیستم کششی استفاده می ­شود.

کمترخوانده‌شده ۳: باید توجه داشت که در اینجا سیستم کششی به معنای رسیدن یک تقاضا از جانب مشتری برای داشتن یک ویژگی جدید و سپس اقدام به اضافه کردن آن نیست. به ویژه که مشتری در بسیار مواقع نمی‌­داند باید چه چیزی را تقاضا کند. این ما بنیانگذاران کسب و کار نوپا هستیم که تقاضا می‌­کنیم الان نیاز به یاد گرفتن چه چیزی درباره کسب و کار داریم (یادگیری). این تقاضا بررسی می­ شود تا مشخص شود که کدام محصول می­‌تواند آزمایشی که برای آن یادگیری مفید است را فراهم کند (اندازه‌گیری). در نهایت این محصول برای انجام آزمایش ساخته می­‌شود (ساختن). یعنی، این مشتری نیست که کاری را از مراحل قبل درخواست می­‌کند، این فرضیه ما درباره مشتری است که این درخواست را مطرح می­‌کند. این کار برای اطمینان از طراحی و اجرای آزمایش­‌ها در سریع‌­ترین زمان ممکن توسط تیم توسعه محصولی آماده برای تست فرضیه­‌های تشخیصی انجام می‌­شود. به این ترتیب، یادگیری­‌های به‌دست‌آمده به این روش مبنایی علمی و قابل اتکا برای اقدام بعدی خواهند ساخت.

اگر بخواهیم پایه‌­های رویکرد ناب اریک ریز را در سه عبارت خلاصه کنیم، این ۳ مورد عبارتند از:

چرخه‌­های زمانی بسیار سریع

تاکید بر خواست مشتریان (بدون پرسش از آن‌ها)

رویکرد علمی در تصمیم­‌گیری

در قسمت­‌های بعدی این سلسله مطالب درباره جزئیات این ۳ مورد بیشتر صحبت خواهیم کرد.

پیوستن به بحث و گفتگو یک نظر

نظرتان را بگویید